کد مطلب:106433 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:169

خطبه 048-هنگام لشکرکشی به شام











[صفحه 267]

از خطبه های امام (ع) است كه هنگام حركت به سوی شام ایراد فرموده است: وقب: هنگامی كه شب وارد شود. غسق: تیره و ظلمانی گردد. خفق النجم: ستاره پنهان گردد. مقدمه الجیش: اول سپاه. شرذمه: تعداد اندكی از افراد. اكناف: اطراف، نواحی. وطن البقعه استوطنها: جایی را برای خود وطن گرفت. امداد: جمع مدد نیرو گرفتن سپاه به وسیله سربازان تازه نفععی. سپاس شایسته ذات مقدس خداست تا زمانی كه شب فرا رسد و تاریك گردد. سپاس پروردگار را سزاست تا زمانی كه ستاره بدرخشد و پنهان گردد شكر و حمد زیبنده خداوندی است كه هیچ كس از نعمت او بی بهره نیست و هیچ چیز با بخشش و كرمش برابری نمی كند با وجودی كه ریزه خوار نعمتهای خداوند از عهده شكر نعمتش برنمی آید. پس از ادای حمد خداوند مقدمه الجیش سپاهم را گسیل داشتم. و به آنها فرمان دادم كه از كناره نهر فرات فراتر نروند، تا فرمان مجدد من به آنها برسد. صلاح در این دانستم كه خود از فرات گذشته، نزد عده ای از شما كه در كناره های (دجله) ساكنند بروم و آنها را برای پیوستن به شما علیه دشمنانتان به منظور تقویت نیرو بسیج كنم. سیدرضی (ره) فرموده اند: مقصود حضرت از لغت ملطاط در این خطبه، جهتی

است كه پیشگامان سپاه را فرموده بود در آنجا متوقف شوند، یعنی كناره های رود فرات گاهی به كنار دریا ملطاط گفته می شود، ولی در اصل این لغت برای زمین هموار و مسطح وضع گردیده است. منظور امام (ع) از واژه نطفه در این عبارت آب فرات است، بكار بردن نطفه برای آب فرات از عبارات غریب و شگفت آور است می گویم (شارح) این خطبه را حضرت در سال سی وهفت هجری پنج روز از ماه شوال باقی مانده بود، هنگامی كه در نخیله لشكرگاه معروف بیرون كوفه اردو زده و قصد رفتن به صفین را داشت ایراد فرمود. مقصود امام (ع) از مقید كردن سپاس خدا به تكرار دو وقت یا دو، حالت، برای بیان این حقیقت است كه ستایش خداوند همواره باید استمرار داشته باشد بعلاوه قیدهایی كه در كلام حضرت آمده فوایدی را به شرح زیر در بردارد: 1- این كه فرموده اند: هرگاه شب وارد شود و تاریكی همه جا را بپوشاند، برای توجه دادن به نهایت قدرت خداوند متعال در پیاپی آوردن شب و روز است كه بدین سبب مستحق ستایش مدام می شود. ادای شكر و انجام وظیفه در برابر نعمتهای خداوند چنین اقتضا می كند. 2- این كه فرموده اند: هرگاه ستاره طلوع و غروب نماید طلوع و غروب ستاره تذكری بر حكمت و كمال نعمت خداوند است.

قبلا این موضوع را توضیح داده ایم. 3- این كه فرموده اند: حمد سزوار كسی است كه نعمتهایش را از هیچ كس دریغ نداشته در مباحث قبل به فایده این قید مكررا اشاره كردیم و نیازی بتوضیح مجدد آن نمی بینم. 4- این كه فرموده اند: هیچ چیز با نعمتهای خداوند برابری نمی كند مقصود این است كه شكر نعمتهای خداوند را نمی توان به جای آورد، زیرا توان انجام یافتن شكر و سپاسگزاری خود نعمتی دیگر است كه شكر جدیدی را می طلبد. در خطبه های گذشته راجع به این فایده مبسوط بحث كرده ایم. اما شرح صدور این خطبه به طور خلاصه این است: هنگامی كه حضرت قصد حركت بسوی صفین را داشت، زیاد بن نصر و شریح بن هانی را با دوازده هزار نفر به عنوان مقدمه سپاه فرستاد و به آنها دستور داد، تا دستور ثانوی در كنار فرات، پشت كوفه در محلی به نام عانات اردو زده، متوقف شوند، منظور از ملطاط كناره فرات است. پس از این دستور حضرت از كوفه خارج و بسمت مدائن حركت كرد. در مدائن مردم را از مخالفت برحذر داشته پند و اندرز داد. و پس ازتعیین عدی بن حاتم برای انجام كارها، خود به راه افتاد. عدی بن حاتم هشتصد مرد جنگی را از آن دیار انتخاب كرده با آنها حركت كرد. عدی به پسرش زید دستور داد ك

ه افراد آماده را به كمك بیاورد. زید با چهارصد نفر دیگر به آنها پیوست. منظور سخن حضرت: من از فرات گذشته به سوی عده قلیلی از شما كه در اطراف دجله سكنا دارند می روم مردم مدائن بوده است اما، مقدمه سپاه وقتی كه شنیدند حضرت از مسیر جزیره حركت كرده و معاویه با سپاه فراوانی به سوی آنها می ژید صحیح ندانستند كه با سپاهیان معاویه برخورد كنند، با این كه میان آنها و حضرت رود فرات فاصله باشد. بنابراین تصمیم به بازگشت گرفتند و از محلی به نام هیت از فرات عبور كردند و به آن حضرت پیوستند. ابتدا حضرت ناراحت شد. اما وقتی كه آنها صلاح اندیشی خود را به عرض رساندند، امام (ع) نظر آنها را پسندید.


صفحه 267.